من آرزوی ماهیگیری در هر یک از 50 ایالت ایالات متحده را دارم – و از هر ماجراجویی به عنوان وسیله ای برای کشف حفاظت، آخرین تحقیقات ماهیگیری و روابط پیچیده خود با دنیای طبیعی استفاده می کنم.
شهر تازه در این صبح یکشنبه مرطوب از خواب بیدار می شد: چند نفر برای پیاده روی صبحگاهی بیرون بودند، چند بچه در پارک شهر مشغول بازی گرفتن بودند. وقتی در امتداد مسیری موازی با ساحل خلیج قدم میزدم، تشویق شدم که کمی فعالیت بیشتری در آب ببینم. به طور دوره ای، آب با تغذیه ماهی جوشانده می شود. معلوم شد که سفر من بیهوده نخواهد بود.
من در کنفرانسی در آلاباما شرکت میکردم و با نگاهی گذرا به نقشه مشخص شد که من با ماشین کمی از میسیسیپی فاصله دارم، ایالتی که در آن ماهیگیری نکرده بودم. یکشنبه چند ساعت آزاد داشتم، بنابراین قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شدم، وسایل ماهیگیری و تنقلات را جمع کردم و به یک سفر سریع رفتم.
من با آن شادی رانندگی کردم، شاید فقط برای کسانی که تمایل مشابهی به اهداف عجیب داشتند قابل درک باشد. شاید ماهی پیدا می کردم، شاید هم نه. اما حداقل من ماهیگیری می کردم.
یکی از خوبی های ماهیگیری این است که تقریباً در هر جایی می توانید ماهی پیدا کنید. شما به بیابان بکر نیاز ندارید. این به این معنی است که من در سفرهای کاری و تعطیلات یک میله تاشو حمل می کنم. معمولاً می توانید یک رودخانه، حوض شهری، کانال یا خندق با آب کافی برای حمایت از جمعیت ماهی پیدا کنید.
در ساحل، به دنبال اسکله های ماهیگیری عمومی می گردم.
این اسکله ها منابع تفریحی عمومی محبوب هستند. شما اغلب می توانید گونه های مختلف را صید کنید. اغلب در میان سایر ماهیگیران اسکله احساس رفاقت وجود دارد. با این حال، علیرغم همه این ویژگیها، اسکلههای ماهیگیری توسط رسانههای بیرونی و فرهنگ ماهیگیری جریان اصلی نادیده گرفته میشوند.
بیرون روی اسکله
اسکله های ماهیگیری سازه هایی هستند که بر روی آب ساخته شده اند تا دسترسی آسان را برای ماهیگیری فراهم کنند. آنها در ایالت های ساحلی رایج هستند (و اغلب در رودخانه ها و دریاچه های بزرگتر نیز یافت می شوند). ماهی ها جذب ساختار ایجاد شده توسط اسکله می شوند، بنابراین ماهیگیران بدون قایق می توانند برای شام یا برای تفریح ماهی بگیرند.
اسکله در ایالت های ساحلی ایالات متحده رایج است. آنها بسیار متفاوت هستند: برخی از آنها یک سکوی چوبی ساده هستند، در حالی که برخی دیگر دارای فروشگاه های لوازم خانگی، رستوران ها و سایر امکانات هستند. اسکله های خصوصی وجود دارد، اما بسیاری از آنها به عنوان منابع تفریحی عمومی، مشابه پارک های شهری ساخته شده اند. کالیفرنیا دارای سیستم گسترده ای از اسکله های عمومی، بدون هزینه ورودی و بدون مجوز ماهیگیری است.
من سالها در حین بازدید از سواحل از کنار این اسکلهها رد شده بودم و توجهی به آنها نداشتم. در آن زمان ماهیگیری من بیشتر از ماهی قزل آلا و جویبار بود. همانطور که سعی کردم تجربه ماهیگیری خود را متنوع کنم، شروع به تعجب در مورد این اسکله ها کردم. بنابراین من یک میله کوچک و چند قلاب برای یک جلسه کاری در کالیفرنیای شمالی بسته بندی کردم.
من نمی دانستم چه کار می کنم، بنابراین کاری را که اغلب هنگام جستجوی ماهی انجام می دهم، انجام دادم. من از دکل “ماهی یاب” استفاده کردم، یک دکل ماهیگیری اولیه که شامل یک سینک و یک قلاب طعمه شده است. بعد از چند دقیقه اولین ماهی ام را گرفتم. من معتاد بودم.
برای ماهیگیر طبیعی مانند من، جذابیت آشکار بود. تنوع ماهیهای موجود برای ماهیگیران قزلآلا تقریباً گیجکننده بود. به زودی نه تنها یک کیف دستی، بلکه یک راهنمای صحرایی را نیز بسته بندی کردم. ماهی هایی که گرفتم به نظر می رسید با نام های احساسی آنها مطابقت دارد: ماهی مارمولک، ماهی قورباغه، ماهی عقرب. وقتی ماهی خال مخالی می دوید، با هر گچ به جیگ می زدند. من سوف، سنگ ماهی و صخره و حتی موجودات دریایی که ماهی نبودند صید کردم: اختاپوس، انواع مختلف خرچنگ و در یک مناسبت به یاد ماندنی، میگوی آخوندکی.
اسکله های صبح زود و اواخر عصر نیز مکان های آرامی هستند، حتی زمانی که در شهرهای شلوغ قرار دارند. در حالی که خرس گریزلی یا گوزن را در اکثر شهرهای مرکزی نخواهید دید، اقیانوس یک مکان وسیع و وحشی حتی در نزدیکی سواحل توسعه یافته باقی می ماند. محیط دریایی ممکن است تا حد زیادی کاهش یابد، اما بسیاری از تنوع آن باقی مانده است. با نشستن در اسکله، انواع پرندگان دریایی و آبزی، کوسه ها، لاک پشت های دریایی و پستانداران دریایی را خواهم دید.
من به ندرت به تنهایی ماهی می گرفتم. مردم در امتداد راه آهن صف کشیدند تا شام خود را بگیرند، بعد از کار استراحت کنند، با خانواده خوش بگذرانند – همان دلایلی که مردم در همه جا ماهی می گیرند. من ماهیگیرانی را با میلههای بزرگ در انتظار ماهیهای نیش بزرگ میدیدم و همچنین ماهیگیرانی را میدیدم که خطی دور یک بطری نوشابه پیچیده بودند. هوا مملو از صحبت های ماهیگیری به زبان های مختلف است.
خردهفرهنگی در اطراف این ساختارها رشد کرده است – موشهای صحرایی که خود را توصیف میکنند. برخلاف «صحنه برادر» که در بسیاری از مقاصد پرواز ماهیگیری پیدا میکنید، صحنه اسکله دوستانه و دلپذیر است. به عنوان یک تازه کار آشکار در اسکله، اغلب به من مشاوره، طعمه یا آبجو پیشنهاد می شود.
ماهیگیری در اسکله شاید متنوع ترین صحنه تفریحی در فضای باز در ایالات متحده باشد. مانند کن جونز، نویسنده وب سایت دایره المعارفی و یک کتاب ماهیگیری اسکله در کالیفرنیامی گوید “[Piers] زمینه مشترکی را فراهم کنید که همه بتوانند لذت ماهیگیری تفریحی را تجربه کنند. جایی که همه می توانند از هوای نسبتاً تمیز و آفتاب آزاد لذت ببرند. جایی که همه می توانند یاد بگیرند که از یکدیگر قدردانی کنند.”
ماهی می سی سی پی
امروز صبح مشخص بود که من آن رفاقت ماهیگیری معمولی در اسکله را پیدا نمی کنم. اسکله خالی بود. همیشه نشانه خوبی نیست. ماهیگیری در اسکله اغلب مولد است، اما مانند هر ماهیگیری، بستگی زیادی به جزر و مد، فعالیت تغذیه و آب و هوا دارد.
در واقع، چند پیادهروی صبحگاهی توقف کردند و به من پیشنهاد کردند که دیرتر برگردم یا بیشتر در امتداد ساحل خلیج رانندگی کنم. من ناامید نشدم. من دنبال جام یا شام نبودم. من فقط می خواستم ماهی بگیرم.
می توانستم امواج ماهی را ببینم که شکار را تعقیب می کند. برخی از آنها به خوبی از فاصله ریخته گری خارج شده بودند، اما من فکر کردم که برخی در اطراف اسکله تغذیه می کنند.
وقتی پرت کردم یک تکه میگو ذخیره کردم. انتظار بخش بزرگی از هیجان ماهیگیری است. دیشب و در طول رانندگی در امتداد ساحل، به ماهی می سی سی پی خود فکر کردم. من یک بازیگر تنظیم کردم و منتظر ماندم، فکر میکردم مدتی برای پرندهنگاری یا لذت بردن از مناظر ساحلی دارم.
اما، همانطور که گاهی در ماهیگیری اتفاق می افتد، امروز درام واقعی وجود نداشت. اولین بازیگران، اولین نیش. در یک دقیقه یک ماهی داشتم و داشتم به آن می پیچیدم.
من به سرعت ماهی سوزنی را دیدم، گونه ای فراوان در امتداد ساحل خلیج فارس. آنها به نوعی معادل آب نمک هستند گل آبی: معمولی، تهاجمی، آسان برای گرفتن. ماهی دوستدار بچه و همچنین برای ماهیگیرانی که در هر کشوری سعی می کنند ماهی بگیرند.
ماهی را رها کردم و دوباره ریختم. به سرعت مشخص شد که سنجاق در این آب ها فراوان است. هر بار که گچ می گرفتم یکی دیگر را می گرفتم. من کمی به اطراف حرکت کردم و یک گربه ماهی سرسخت کوچک، یکی دیگر از صیدهای رایج در اسکله را گرفتم. هیچ چیز جالبی نیست، اما چگونه می توانم شکایت کنم؟ پلیکان ها بالای سرشان حلقه زدند، جک کروال یک طعمه ماهی را که خارج از محدوده ریخته گری بود شکست، و من ماهی می سی سی پی خود را داشتم.
چرا پست های ماهیگیری بدون اسکله هستند؟
اسکلههای ماهیگیری ممکن است مکانهای محبوبی باشند، اما هرگز با تماشای رسانههای فضای باز متوجه آن نمیشوید. در دهههای مطالعهام، مجلات بیش از حد در فضای باز، هرگز داستانی درباره اسکلههای ماهیگیری ندیدهام. هیچ یک. ماهیگیری اسکله را روی جلد نمی بینید زندگی در فضای باز; شما داستانی را پیدا نمیکنید که جنبههای معنوی ماهیگیری در اسکله را به تصویر بکشد.
چرا؟ آیا محیط شهری است؟ اینکه ماهیگیری در اسکله نیاز به وسایل گران قیمت ندارد که بتوان آن را تبلیغ کرد؟ چیز دیگری مد نظر دارید؟
من این بحث را شنیده ام که ماهیگیری در اسکله به اندازه سایر اشکال ماهیگیری “جدی” نیست. دلیلش این است که نیازی به قایق، لباسهای طراحان یا میلههای 1000 دلاری ندارد. (شکل های دیگر ماهیگیری نیز به این نیاز ندارند). این جدیت ماهیگیری را با پول خرج شده برابری می کند. اما حتی یک سفر سریع به اسکله نشان می دهد که ماهیگیرانی وجود دارند که هر روز آنجا هستند، بسیار جدی تر از آنچه در بسیاری از رودخانه های قزل آلا پیدا می کنید.
اگر اسکله های ماهیگیری کمتر “وحشی” هستند، بیایید به ماهیگیری با مگس نگاه کنیم. بسیاری از آبهای معروف قزلآلای دمآبها – آبهای زیر سدها – دارای ماهیهای غیربومی هستند. اگرچه من مگسهای زیادی را در آبهای پایین پرتاب کردهام، اما به مرور زمان شبیه نسخه ماهیگیری یک زمین گلف به نظر میرسد. یک اسکله ممکن است ایجاد شود، اما ماهی ها وحشی و متنوع باقی می مانند.
کن جونز، نویسنده Pier Fishing معتقد است که توضیح بیتوجهی به اسکله سادهتر است: بیگانههراسی و تعصب. و با نگاهی به رسانه های بیرونی، احتمالاً درست می گوید. با وجود تمام تلاشهایی که برای تنوع بخشیدن به جامعه ماهیگیری انجام میشود، با وجود تمام هزینهای که برای جذب جوانان به این ورزش هزینه میشود، تفریحات در فضای باز به طرز افسردهای نخبهگرایانه باقی میماند.
اگر می خواهید تنوع و تفریح در فضای باز را برای همه درک کنید، به اسکله ماهیگیری بروید.
ساحل خلیج فارس در صبح
گردش شخصی من در اسکله می سی سی پی با اقدامات فراوان ادامه یافت، اگرچه بیشتر آن ماهی سوزنی بود. حرکت کردم تا اینکه بالاخره حتی ماهی هم گاز نگرفت. سپس من فقط نشستم و پلیکان ها را تماشا کردم.
همانقدر که از تعاملات اجتماعی در کنفرانسها لذت میبرم، بهعنوان یک درونگرا، همیشه خوب است که زمان آرامی برای تنظیم مجدد و تأمل داشته باشم. ماهیگیری یکی از معدود جاهایی است که در آن به نوشتن، دغدغه های تجاری و سایر افکاری که ذهن بیش از حد مشغول من را پر می کند فکر نمی کنم.
می توانم روی ماهی، آب، پرندگان تمرکز کنم.
به عنوان یک ماهیگیر اختصاص داده شده در یک نهر کوچک، اقیانوس تقریباً غیرممکن است وسیع به نظر برسد. من سال ها از ماهیگیری در آب شور اجتناب می کردم زیرا نمی دانستم از کجا شروع کنم. اسکله ماهیگیری این وسعت را کوتوله کرده است، اما پادشاهی دریا با همه تنوعش درست در مقابل من است.
و بنابراین من میبازم، فکر میکنم و متعجبم که بعداً چه ماهی صید خواهم کرد.