You are currently viewing مغز انسان آنقدرها هم که فکر می کنید پلاستیکی نیست

مغز انسان آنقدرها هم که فکر می کنید پلاستیکی نیست



توانایی مغز انسان برای انطباق و تغییر که به عنوان نوروپلاستیسیته شناخته می شود، مدت هاست که هم جامعه علمی و هم تصورات عمومی را مجذوب خود کرده است. این مفهومی است که امید و شیفتگی را در خود جای می دهد، به خصوص زمانی که ما داستان های شگفت انگیزی را می شنویم که مثلاً افراد نابینا حواس خود را افزایش می دهند که به آنها اجازه می دهد در یک اتاق به هم ریخته صرفاً بر اساس پژواک حرکت کنند، یا بازماندگان سکته مغزی به طور معجزه آسایی مهارت های حرکتی خود را به دست می آورند.

برای سال ها، این ایده که مشکلات عصبی مانند نابینایی، ناشنوایی، قطع عضو یا سکته مغزی منجر به تغییرات چشمگیر و قابل توجهی در عملکرد مغز می شود، به طور گسترده پذیرفته شده است. این گزارش ها تصویری از مغز بسیار انعطاف پذیری را ترسیم می کنند که قادر به سازماندهی مجدد چشمگیر برای جبران عملکردهای از دست رفته است. این یک ایده جذاب است: مغز در پاسخ به آسیب یا کمبود، پتانسیل استفاده نشده را باز می کند، خود را برای دستیابی به توانایی های جدید مجدداً سیم کشی می کند و به طور مستقل مناطق خود را برای دستیابی به عملکردهای جدید دوباره سیم کشی می کند. این ایده همچنین می تواند با این افسانه گسترده، اگر ذاتاً نادرست باشد، مرتبط باشد که ما فقط از 10 درصد مغز خود استفاده می کنیم، که نشان می دهد ذخایر عصبی عظیمی برای استفاده در مواقع ضروری داریم.





Source link