You are currently viewing شما می دانید که این دارونما است.  پس چرا هنوز کار می کند؟

شما می دانید که این دارونما است. پس چرا هنوز کار می کند؟


شما این را رزرو کرده اید چند هفته قبل وقت دکتر شما کار را رها کردید، رفت و آمد را تحمل کردید، در حالی که یک برنامه آشپزی از تلویزیون روی دیوار پخش می شد، مدارک را پر کردید، و اکنون در نهایت در پناهگاه درونی خود هستید، به طرز ناخوشایندی روی میز امتحان نشسته اید و به شیشه ای از داروهای کاهش دهنده زبان خیره شده اید. مال شما دکتر وارد می شود، در حالی که آنچه شما را آزار می دهد را توصیف می کند، گوش می دهد. سرش را تکان می دهد، چین نگرانی از پیشانی اش عبور می کند. چند سوال دیگر می پرسد. سپس او می‌گوید: «من چیزی را تجویز می‌کنم که برای درمان این علائم نیست، اما ممکن است به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید. این است تسکین دهنده

بدون شک شما گیج شده اید. دارونماها به فریبکاری متکی هستند: به شما، بیمار، ماده بی اثری داده می شود که فکر می کنید فعال است و خود را گول می زنید تا احساس بهتری داشته باشید. کلمه تسکین دهنده از لات می آید جای دهنده، “راضی کردن” (مثل “بیشتر راضی کردن از نفع بیمار”، بر اساس فرهنگ لغت پزشکی قرن 19). چگونه پزشک شما انتظار دارد که با نسخه ای از علائم خود راضی باشید، خیلی کمتر از علائم خود خلاص شوید. قرص قند? آیا او یک شارلاتان است؟

خوشبختانه، احتمالاً پاسخ منفی است. بسیاری از پزشکان – بر اساس یک مطالعه در سال 2018 شاید تا 97 درصد – دارونما را در مقطعی از حرفه خود تجویز می کنند. انجمن پزشکی آمریکا استفاده از دارونماها را تا زمانی که بیمار مطلع باشد و رضایت دهد تایید می کند. آنها نباید آگاه باشند چه زمانی آنها یک دارونما دریافت می کنند، فقط ممکن است یکی از درمان ها باشد. (در سوگند بقراط آمده است: “آسیب نرسانید”، نه “تمام حقیقت را بگویید.”) یک پزشک معمولی ممکن است آنتی بیوتیک تجویز کند، حتی اگر بیمار عفونت ویروسی داشته باشد، یا مکمل های ویتامین حتی اگر کمبودی وجود نداشته باشد. چیزی که در مورد پزشک شما متفاوت است این است که او به شما اجازه می دهد تا در مورد این راز صحبت کنید. او به اصطلاح را تجویز می کند دارونما با برچسب باز.

OLP ها در سال های اخیر به منبعی برای جذابیت و وحشت در جامعه پزشکی تبدیل شده اند. به نظر می رسد که آنها در برخی موارد کار می کنند، اما هیچ کس نمی تواند دلیل آن را توضیح دهد. سند 2021 گزارش های علمی دریافتند که “به نظر می رسد OLP ها یک درمان امیدوارکننده برای شرایط مختلف هستند، از جمله گرگرفتگی یائسگی، آلرژی های فصلی، اختلال کم توجهی بیش فعالی و افسردگی اساسی.” از سوی دیگر، مقاله ای در سال 2023 در همین مجله به این نتیجه رسید که “کیفیت کلی شواهد از پایین تا بسیار پایین رتبه بندی شده است.” در حالی که محققان دقیقاً مشخص می‌کنند که OLP چیست – گلوله‌های نقره‌ای، بلع تب، یا چیزی در این بین – ارزش این را دارد که ظاهر فزاینده آنها در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی در مورد زندگی مدرن چه می‌گوید. در دنیای جعلی عمیقی که در آن هوش مصنوعی خود را در قالب انسان ها نشان می دهد، جایی که بازاریابی خود را سلامتی می نامد، جایی که سیاستمداران آنقدر دروغ می گویند که خود را در معرض دید قرار می دهند، و جایی که شما می توانید قرمز، آبی، سیاه و پاک باشید. بدون اینکه مطمئن باشید واقعیت را می بینید، شاید هیچ چیز شاداب تر از یک قدم کوچک در جهت مخالف نباشد: تجویز یک قرص بیهوده و نامیدن آن.

در حالی که ایده پاسخ دارونما به یونان باستان برمی گردد، دارونما با برچسب باز تاریخچه جدیدتری دارد. در تابستان سال 1963، در یک کلینیک روانپزشکی در بالتیمور، گروهی از محققان تصمیم گرفتند این فرض را آزمایش کنند که دارونماها برای اثربخشی نیاز به فریب دارند. آنها به یک گروه 15 نفری “نژندروژیک پذیرفته شده” توضیح دادند که برخی از بیماران با شرایط مشابه با یک قرص قند، “قرصی بدون هیچ دارویی” تسکین یافته اند. سپس برای بیماران تجویز کردند.

مطالعه حاصل، در سال 1965 منتشر شد آرشیو روانپزشکی عمومی، محدودیت های خود را دارد: حجم نمونه بسیار کوچک بود و مطالعه فاقد گروه کنترل بود. (ناگفته نماند که اصطلاح “عصبی” از آن حذف شد راهنمای تشخیص و آمار در سال 1994) با این حال، خواندن آن جذاب است. اکثر بیماران بهبود علائم را گزارش می کنند. حداقل پنج نفر خواستار ادامه درمان بودند. برخی متقاعد شده بودند که دارونما حاوی یک ماده فعال است و یک نفر حدس می زد که پزشکان او را فریب داده اند تا «فکر کند دارد به خودش کمک می کند». بسیاری از بیمارانی که حقیقت را باور داشتند – اینکه قرص ها بی اثر هستند – هنوز بهبود آنها را به آنها نسبت می دهند. یکی قرص قند را به عنوان “نماد یا چیزی از کسی که به شما اهمیت می دهد، سه یا چهار بار در روز به شما فکر می کند.”

این بیماران حوزه ای از تحقیق را کشف کردند که اساساً هنوز اختراع نشده بود. در آزمایش‌های بالینی دقیق‌تر در چند دهه گذشته، محققان تعدادی فرضیه را در مورد اینکه چرا OLPs کار می‌کنند، مطرح کرده‌اند. شاید به این دلیل که انجام کاری به جای هیچ کاری می تواند حال ما را بهتر کند. (روانشناسان این را «سوگیری عملی» می نامند.) شاید به این دلیل است که مردمی که در کشورهای ثروتمندی با مجتمع های بزرگ صنعتی-دارویی زندگی می کنند، مشروط شده اند که انتظار داشته باشند قرص هایی را که پزشکان به آنها می دهند، کار کنند. شاید عمل مصرف OLP – چرخاندن درب بطری، بلعیدن قرص – برخی از مسیرهای مفید زیست پزشکی را تحریک کند، درست همانطور که فیلم‌های منعقد کننده خون می‌توانند خون را لخته (یا منعقد کنند)، حتی اگر بیننده بداند همه چیز در فیلم جعلی است. یا شاید OLP حتی قبل از بلعیده شدن، در طول مجموعه ای از تشریفات پیرامون تئاتر «برخورد درمانی» شروع به عمل کند. بیشتر آزمایشات بالینی شامل OLP ها با مکالمه بین محقق و بیمار شروع می شود که 15 تا 20 دقیقه طول می کشد، در مورد مدت زمان ویزیت یک پزشک معمولی در ایالات متحده. یک مقاله در سال 2017 می‌گوید نحوه کنار تخت یک محقق بسیار مهم است. آنها باید “در مورد طراحی و روش های مطالعه با همه بیماران” گرم، همدل، طبیعی و صمیمانه باشند. شاید زمانی که احساس بهتری داشته باشیم کسی به ما گوش می دهدبه دیدگاه های ما احترام می گذارد و با ما در برابر بیماری های ما مشترک است.

ممکن است فکر کنید که مثبت بودن در مورد یک قرص هیچ چیزی آن را به یک قرص چیزی تبدیل می کند. شاید OLP ها نوعی متا دارونما باشند، گواهی بر اینکه چقدر به قدرت باور خود باور داریم. اما نیروی محرکه واقعی برای بسیاری از بیمارانی که وارد آزمایشات بالینی می شوند، انتظار مثبت نیست. به نظر می رسد احساس نامطمئن تری باشد: امید. همانطور که مطالعه سال 2017 بیان می کند، “امید ترکیبی متناقض از متضادها است، ناامیدی را متعادل می کند و این تصور خلاف واقع که همه چیز می تواند بهتر شود – نوعی “خوش بینی غم انگیز”. آنها ممکن است فکر کنند که داروها را طی کرده و هیچ تسکینی دریافت نکرده اند: قرص قند احتمالا کمکی نخواهد کرد، اما چه جهنمی، بیایید ببینیم چه اتفاقی می افتد. به عنوان یک مقاله ژورنالی در سال 2016 درد می گوید: “ایجاد امید زمانی که شرکت کنندگان در مورد وضعیت خود احساس ناامیدی کنند، می تواند درمانی باشد.”



Source link