برای سالهای متمادی بدیهی است که تولید برق از باد و خورشید بیثبات هرگز به اقتصاد مدرن کمک نمیکند. اما غیرممکن بودن انتقال انرژی پیشنهادی در نهایت برای پایان دادن به جنون خود را نشان خواهد داد؟
چند سال پیش شروع کردم به نوشتن در مورد آینده “دیوار انرژی های تجدید پذیر”، به عنوان مثال در این قطعه در دسامبر 2021، با عنوان «کدام کشور یا ایالت ایالات متحده اولین کسی است که به دیوار انرژی های تجدیدپذیر برخورد می کند؟» من خوانندگان را به چالش کشیدم تا روی این شرط بندی کنند که کدام یک از حوزه های قضایی مختلف اولین کسانی هستند که اعتراف می کنند که هرگز نمی توانند به هدف خالص صفر برسند. اما چه جنبه هایی از واقعیت می تواند به توسعه بیشتر انرژی های تجدید پذیر پایان دهد؟ آیا این به دلیل افزایش هزینه ها خواهد بود؟ یا شاید خاموشی های گسترده؟ یا شاید رأی دهندگان عاقل تر می شوند؟ یا شاید چیزهای دیگری که هنوز کسی به آن فکر نکرده است؟
طی چند هفته و ماه گذشته، چندین بخش از دیوار انرژی سبز آینده مورد توجه قرار گرفته است. دو عاملی که در این مرحله اولیه برجستهتر به نظر میرسند عبارتند از (1) رایدهندگان که شروع به جلب نظر میکنند و (2) ناتوانی توسعهدهندگان بادی و خورشیدی در ارائه پروژهها با هزینههایی که اصلاً برای مصرفکنندگان قابل اعمال است.
در بخش رایگیری، بسیاری از مکانها، بهویژه در اروپا، مدتهاست که اجماع سیاسی همهاحزبی به نفع «اقدامات اقلیمی» یا برخی از این شعارهای بیمعنی دارند، که استفاده از صدای خود را برای شهروندان تقریباً غیرممکن میکند تا برای هر چیزی تلاش کنند. نوعی سیاست معقول انرژی اما ناگهان این تغییر می کند. اولین ما یک هفته پیش آرژانتین را داشتیم انتخاب خاویر میلی، شکاک اقلیمی به عنوان رئیس جمهور. و سپس در روز چهارشنبه، هلند از این روش پیروی کرد و بزرگترین بلوک کرسی های پارلمان خود را به حزب دیگر شکاک اقلیمی، گیرت ویلدرز، داد. حزب آزادی ویلدرز هم به حزب «راست میانه» نخست وزیر کنونی مارک روته و هم به ائتلاف کارگر/سبز به رهبری فرانس تیمرمنز، که معاون کمیسیون اروپا و چهره آب و هوای مضر اتحادیه اروپا است، ضربه زده است. دستور جلسه.
اخبار یورو امروز نقل قول هایی از مانیفست حزب آزادی وجود دارد:
[T]مانیفست PVV. . . میگوید: «ما برای دههها مجبور شدهایم از تغییرات آب و هوایی بترسیم… باید از ترس دست برداریم.» سند ادامه میدهد: «آب و هوا همیشه در حال تغییر بوده است، قرنهاست. “وقتی شرایط تغییر می کند، ما خود را وفق می دهیم. ما این کار را با مدیریت عاقلانه آب انجام میدهیم، در صورت لزوم آبریزها را بالا میبریم و فضا را برای رودخانه باز میکنیم. اما ما کاهش هیستریک دی اکسید کربن را متوقف می کنیم که به عنوان یک کشور کوچک، به اشتباه فکر می کنیم می توانیم آب و هوا را نجات دهیم.» مانیفست همچنین خواستار تولید بیشتر نفت و گاز دریای شمال و حفظ نیروگاه های زغال سنگ و گاز است. باز کن.
اطلاعات بیشتر در مورد انتخابات هلند در اینجا قطعه 23 نوامبر از Spiked توسط Fraser Myers، با عنوان تحقیر تشکیلات هلندی. مایرز خاطرنشان میکند که سیاستهای انرژی با موهای سبز سرانجام بدبینی به آب و هوا را به یک موقعیت انتخاباتی برنده در اروپا تبدیل کرده است. نمونه:
شکست تیمرمنز . . نشان می دهد که مخالفت با سیاست آب و هوا در حال حاضر یک محرک مهم پوپولیسم اروپایی است. به هر حال، تیمرمنز به عنوان نایب رئیس کمیسیون، چهره سیاست های سختگیرانه آب و هوایی بروکسل، از جمله به اصطلاح قرارداد سبز اروپایی بود. اقدامات ریاضتی سبز اتحادیه اروپا نقش مهمی در دامن زدن به اعتراضات کشاورزان که در چند سال گذشته در هلند بالا گرفته است، ایفا کرده است. . . . و این فقط کشاورزی نیست که می تواند با سیاست های آب و هوایی مسطح شود. پسندیدن مشخصات سیاسی تیمرمنز این هفته خاطرنشان می کند که توافق سبز اروپا که بسیار مورد تحسین قرار گرفته است ممکن است موجی از صنعتی زدایی را به راه بیاندازد – در مقیاسی که برای 50 سال سابقه نداشته است. سیاستمدارانی که فکر میکنند میتوانند با فقیر کردن شهروندان خود رهایی یابند در حالی که پشت وافل نت صفر پنهان شدهاند، در بیداری بسیار بیادبی هستند.
پیروزی نه مایلی و نه ویلدرز به خودی خود به این معنا نیست که سیاست های ضد سوخت فسیلی یک شبه در هر دو کشور ناپدید خواهد شد. هر یک از این افراد با اکثریتی در مجلس قانونگذاری فاصله زیادی دارند، به این معنی که حمایت احزاب دیگر برای پیشرفت در برابر «نقطه سبز» مورد نیاز است. با این حال، این روند آغاز شده است.
در همین حال، راهپیمایی به سمت انرژی «سبز»، پس از سالها هیاهوی بیمناقشه، اکنون یکی پس از دیگری پیچش مییابد. به نظر می رسد که محدودیت هایی وجود دارد که دولت ها می توانند با تلاش برای پنهان کردن هزینه های انرژی بادی و خورشیدی از طریق یارانه های مختلف و اعتبارات مالیاتی، به دست آورند. در برخی مواقع، پس از جمعآوری تمام یارانهها و اعتبارات، توسعهدهندگان همچنان باید برق شبکه را با قیمتی مقرون به صرفه تامین کنند. و اگر نتوانند ورشکست خواهند شد.
همین چند هفته پیش یه پست داشتم با عنوان “با از بین رفتن انتقال انرژی سبز، بودجه ترس از آب و هوا افزایش می یابد.” این پست دارای خلاصه ای از نکات داده در مورد عدم موفقیت مداوم انرژی سبز برای جایگزینی سوخت های فسیلی بود. نقاط داده عبارتند از: مزارع بادی عظیم پیشنهادی در خارج از نیویورک، نیوجرسی، کانکتیکات و رود آیلند به طور ناگهانی لغو شدند. قیمت سهام توسعه دهندگان باد به دلیل اینکه نمی توانند پروژه ها را با قیمت های توافق شده تکمیل کنند. صنعتی زدایی عمده در آلمان به دلیل افزایش سرسام آور قیمت انرژی. و خبر بد برای بادی و خورشیدی و سرمایهگذاری «ESG» برای تأمین مالی آن، بدتر میشود.
از وال استریت ژورنال، 19 نوامبر، وسواس وال استریت با ESG در حال محو شدن است. نمونه:
وال استریت تنها چند سال پیش به سرعت سرمایه گذاری پایدار را پذیرفت. حالا او بی سر و صدا دارد صندوق ها را می بندد یا نام آنها را پس از درآمد ناامیدکننده ای که سرمایه گذاران را میلیاردها دلار نقد می کند، حذف می کند. . . . به گفته مورنینگ استار، سه ماهه سوم، اولین باری بود که وجوه پایدار بیشتر معیارهای ESG را از شیوه های سرمایه گذاری خود حذف یا حذف کردند.
آنها این نمودار از برگشت ثروت این صندوق های به اصطلاح “پایدار” را ارائه می دهند:
بدون سرمایه گذاران خصوصی، آینده باد و خورشید 100 درصد به کمک های دولتی وابسته می شود. در بعضی مواقع آنها هم نمی توانند ادامه دهند.
و از پست مالی کانادا، 17 نوامبر، توسط Henry Geraedts، سرمایه گذار مخاطره آمیز، “سیاست های خالص صفر با واقعیت اقتصادی برخورد می کند.” نمونه:
منابع انرژی تجدیدپذیر قابل اعتماد نیستند و بسیاری از شرکتها متوجه میشوند که حتی با یارانههای ناپایدار بالا، هزینههای خود را پرداخت نمیکنند. . . . حقیقت ناخوشایند این است که انتقال به انرژی پاک طبق پیش بینی توسعه نمی یابد. سه دهه و تریلیون دلار یارانه بعدها، باد و خورشید هنوز درصدهای تک رقمی تقاضای جهانی انرژی را تشکیل می دهند که همچنان در حال رشد است. . . . دولتهای ما ادعا میکنند که رویدادهای آبوهوای تخیلی ناشی از آبوهوا در حالی که برای استفاده گسترده از باد و خورشید فشار میآورند، دیوانگی است و عواقب جدی دارد.
بهترین کار برای پایان دادن به جنون باد/خورشید این است که یک یا دو حوزه قضایی به طرز چشمگیری شکست بخورند و درس عبرتی برای دیگران باشد. من نمی خواهم نیویورک خودم برای آن نقش داوطلب شود، اما شاید این اتفاق می افتد.