بی مهرگان بسیار باهوش هستند، اما آیا هوشیار هستند؟



اضطراب: واکنش عصبی به رویدادهایی که باعث اضطراب و ترس مفرط می شود. افراد مبتلا به اضطراب حتی ممکن است دچار حملات پانیک شوند.

سوسک: دسته ای از حشرات معروف به Coleoptera که شامل حداقل 350000 گونه مختلف است. بزرگسالان معمولا “بالهای جلویی” سفت و/یا شاخ مانند دارند که بالهای مورد استفاده برای پرواز را می پوشانند.

زیست شناسی: مطالعه موجودات زنده. دانشمندانی که آنها را مطالعه می کنند به عنوان شناخته شده اند زیست شناسان.

شیمیایی: ماده ای است که از دو یا چند اتم تشکیل می شود که به نسبت و ساختار ثابتی با هم ترکیب می شوند (پیوند). به عنوان مثال، آب یک ماده شیمیایی است که هنگام پیوند دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن تولید می شود. فرمول شیمیایی آن H است2الف- شیمیایی همچنین می تواند صفتی برای توصیف خواص موادی باشد که از واکنش های مختلف بین ترکیبات مختلف ناشی می شوند.

صرفه جویی در: عمل حفظ یا محافظت از چیزی. تمرکز این اثر می تواند از اشیاء هنری گرفته تا گونه های در حال انقراض و دیگر جنبه های محیط طبیعی باشد.

تکامل همگرا: فرآیندی که طی آن حیوانات از دودمان های کاملاً نامرتبط ویژگی های مشابهی را در نتیجه انطباق با محیط های مشابه یا سوله های اکولوژیکی ایجاد می کنند. یک مثال این است که چگونه گونه‌های خاصی از خزندگان دریایی باستانی به نام ایکتیوسورها و دلفین‌های امروزی تکامل یافته‌اند تا شکل‌های بسیار مشابهی داشته باشند.

پارس سگ: بیرونی ترین قسمت یک اندام مانند کلیه یا مغز. یا قسمت بیرونی برخی از میکروب ها یا گیاهان، مانند پوست درخت یا پوست انبه. (در مو) لایه پروتئینی مو (لایه مسئول رنگ مو) که زیر کوتیکول است.

سخت پوستان: جانوران آبزی با پوسته سخت از جمله خرچنگ، خرچنگ و میگو.

دوپامین: یک انتقال دهنده عصبی، این ماده شیمیایی به انتقال سیگنال ها در مغز کمک می کند.

بوم شناس: دانشمندی که در شاخه زیست شناسی کار می کند که به روابط موجودات با یکدیگر و با محیط فیزیکی آنها می پردازد.

محیط: مجموع همه چیزهایی که در اطراف یک ارگانیسم یا فرآیند وجود دارد و حالتی که این چیزها ایجاد می کنند. محیط می تواند به آب و هوا و اکوسیستمی که یک حیوان در آن زندگی می کند، یا شاید دما و رطوبت (یا حتی قرار دادن اشیا در نزدیکی یک شی مورد نظر) اشاره کند.

سیر تکاملی: (که در. شکل دادن; صفت تکاملی) فرآیندی که طی آن گونه ها در طول زمان، معمولاً از طریق تنوع ژنتیکی و انتخاب طبیعی، دستخوش تغییرات می شوند. این تغییرات معمولاً منجر به ایجاد نوع جدیدی از ارگانیسم می شود که نسبت به نوع قبلی با محیط سازگارتر است. نوع جدیدتر لزوماً “پیشرفته تر” نیست، بلکه بهتر با شرایط خاصی که در آن تکامل یافته است سازگار است. یا این اصطلاح ممکن است به تغییراتی اشاره کند که به عنوان نوعی پیشرفت طبیعی در دنیای غیرزنده رخ می دهد (مانند تراشه های کامپیوتری که به دستگاه های کوچکتری تبدیل می شوند که با سرعت های بالاتری کار می کنند).

زیست شناس تکاملی: کسی که فرآیندهای تطبیقی ​​را که منجر به تنوع حیات روی زمین شده است مطالعه می کند. این دانشمندان می توانند موضوعات مختلفی از جمله میکروبیولوژی و ژنتیک موجودات زنده، نحوه تغییر گونه ها برای سازگاری و فسیل ها (برای ارزیابی اینکه چگونه گونه های مختلف باستانی با یکدیگر و خویشاوندان امروزی مرتبط هستند) را مطالعه کنند.

تمرکز: (در سلوک) نگاه کردن یا تمرکز شدید روی یک نقطه یا چیز خاص.

مگس میوه: مگس های کوچک متعلق به گونه مگس سرکه ملانوگاستر. دانشمندان اغلب از این حیوانات کوتاه مدت به عنوان “خوکچه هندی” برای تحقیقات آزمایشگاهی استفاده می کنند، زیرا پرورش آنها آسان است، می توانند در مدت زمان کوتاهی بالغ شوند، و بدن آنها بسیاری از ویژگی ها و واکنش های مشابه حیوانات پیچیده تر – از جمله پستانداران – را دارد.

حشره: گونه ای از بندپایان که در بزرگسالی دارای شش پا تقسیم شده و سه قسمت بدن است: سر، سینه و شکم. صدها هزار حشره وجود دارد که شامل زنبورها، سوسک ها، مگس ها و پروانه ها می شود.

هوش: توانایی جمع آوری و به کارگیری دانش و مهارت.

پستاندار: حیوانی خونگرم که با داشتن مو یا خز، ترشح شیر از ماده ها برای تغذیه بچه های خود و (معمولا) بچه زنده زایی متمایز می شود.

مکانیکی: مربوط به وسایلی که حرکت می کنند، از جمله ابزار، موتور و سایر ماشین ها (حتی، بالقوه، ماشین های زنده). یا چیزی که ناشی از حرکت فیزیکی چیز دیگری است.

وسط مغز: ناحیه ای از مغز که در بالای ساقه مغز، تقریباً در مرکز سر قرار دارد. نواحی مغز میانی نقش مهمی در خواب، انگیزه، حرکت، دمای بدن و غیره دارند.

متخصص مغز و اعصاب: کسی که ساختار یا عملکرد مغز و سایر بخش‌های سیستم عصبی را مطالعه می‌کند.

اختاپوس: (جمع اختاپوس یا اختاپوس) نرم تنان دریایی با بدنی نرم و کیسه دار و هشت بازو. دو ردیف مکنده در طول هر بازو به حیوان توانایی گرفتن و نگه داشتن اشیا را می دهد. پسرعموهای ماهی مرکب، این حیوانات دهان منقاری تیز و بینایی خوبی دارند.

ارگانیسم: هر موجود زنده ای، از فیل ها و گیاهان گرفته تا باکتری ها و سایر حیات های تک سلولی.

یک فیلسوف: محققان (اغلب در یک محیط دانشگاهی) که به حقایق اساسی در مورد روابط بین چیزها، از جمله مردم و جهان می اندیشند. این اصطلاح همچنین برای توصیف حقیقت جویان در دنیای باستان به کار می رفت، کسانی که به دنبال یافتن معنا و منطق در مشاهده عملکرد جامعه و جهان طبیعی از جمله جهان بودند.

شکارچی: (صفت: گوشتخوار) موجودی که بیشتر یا تمام غذای خود را از حیوانات دیگر تغذیه می کند.

مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم: مجله ای معتبر در زمینه انتشار تحقیقات علمی اصیل، که در سال 1914 شروع به کار کرد. محتوای مجله شامل علوم زیستی، فیزیکی و اجتماعی است. هر یک از بیش از 3000 مقاله ای که او هر سال منتشر می کند، اکنون نه تنها توسط همتایان بررسی می شود، بلکه توسط یکی از اعضای آکادمی ملی علوم ایالات متحده تایید می شود.

خطر: شانس یا احتمال ریاضی که اتفاق بدی بیفتد. برای مثال، قرار گرفتن در معرض اشعه، خطر ابتلا به سرطان را به همراه دارد. یا خود خطر – یا خطر. (مثلا: از جمله خطرات سرطانی که افراد با آن مواجه هستند، تشعشعات و آب آشامیدنی آلوده به آرسنیک است.)

هوشیار، آگاه: (ن. حساسیت) صفت برای توصیف توانایی درک یا احساس چیزهایی مانند درد، کسالت، هیبت یا اندوه.

سروتونین: یک ماده شیمیایی موجود در خون که عروق خونی را منقبض می کند و سیگنال ها را در مغز و سیستم عصبی منتقل می کند.

انجمن: گروهی یکپارچه از افراد یا حیوانات که معمولاً برای خیر و صلاح همگان با یکدیگر همکاری و حمایت می کنند.

عنکبوت: نوعی بندپایان با چهار جفت پا که معمولاً رشته‌هایی از ابریشم را می‌چرخاند که می‌توانند از آن برای ایجاد تار یا ساختارهای دیگر استفاده کنند.

ماهی مرکب: عضوی از خانواده سرپایان (که شامل اختاپوس و ده پا نیز می شود). این گوشتخواران که ماهی نیستند، هشت بازو، بدون استخوان، دو شاخک که غذا می گیرند و یک سر مشخص دارند. حیوان از طریق آبشش نفس می کشد. با رها کردن فواره‌های آب از زیر سر و سپس تکان دادن بافت باله‌مانندی که بخشی از گوشته‌اش، یک اندام عضلانی است، شنا می‌کند. مانند اختاپوس، می تواند حضور خود را با رها کردن ابری از جوهر پنهان کند.

مشوق: (جمع: محرک) چیزی که باعث پاسخ در یک موجود زنده یا در یک محیط کنترل شده (از جمله یک سیستم آزمایش شیمیایی یا فیزیکی) می شود.

طعم و مزه: یکی از اصلی ترین خواصی که بدن برای حس کردن محیط به خصوص غذا استفاده می کند، استفاده از گیرنده ها (جوانه های چشایی) روی زبان (و برخی اعضای دیگر) است.



Source link