وبلاگ

وکیل: (n.) کسی که در حمایت از هدف، ایده یا برنامه ای کار می کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است برای برخی تغییرات کمپین کنند، از طرف کسی یا چیزی در دادگاه (یا یک انجمن عمومی دیگر) صحبت کنند، یا نظرات (نظرات) را در مورد یک موضوع خبری بنویسند. (v.) اصطلاح برای عمل انجام چنین کاری. برای مثال، سارا از عواید حاصل از فروش شیرینی این گروه برای خرید یک نیمکت جدید در پارک حمایت کرد.

جبر: حوزه‌ای از ریاضیات که شیوه‌ای از تفکر در مورد روابط خاص را توصیف می‌کند که شامل اعداد می‌شود. و نه فقط یک عدد مشخص، بلکه عبارات انتزاعی شامل اعداد. به عنوان مثال، جبر به جای گفتن “1 + 2 = 3” یا “3 – 1 = 2” به هر عدد یک حرف می دهد تا جای آن را بگیرد. بنابراین اکنون چیزی شبیه “a + b = c” یا “c – a = b” می خواند. اما هر عددی می تواند جایگزین این حروف شود تا زمانی که مقادیر هر طرف علامت مساوی درست باشد. به عبارت دیگر، a می تواند 100 باشد و b می تواند 101 باشد در حالی که c = 201. چنین عباراتی با چیزهای مختلف در دو طرف علامت مساوی به عنوان معادلات جبری شناخته می شوند.

الگوریتم: مجموعه ای از قوانین یا رویه ها برای حل یک مسئله در یک سری مراحل. الگوریتم ها در ریاضیات و در برنامه های کامپیوتری برای یافتن راه حل استفاده می شوند.

تجزیه و تحلیل می کند: اصطلاحی است که به طور گسترده در دنیای تجارت به معنای تفسیر حجم زیادی از داده ها استفاده می شود. مانند آمار، تمرکز بیشتری روی برنامه های کاربردی در دنیای واقعی دارد.

کد نویسی: (در ژنتیک) دستورالعمل های موجود در DNA (یا ژن های آن) که به سلول ها اجازه می دهد بدانند چه پروتئین هایی را بسازند و چه زمانی آنها را بسازند. (در محاسبات) اصطلاحی عامیانه برای توسعه برنامه نویسی رایانه ای – یا نرم افزار – که یک کار محاسباتی مورد نظر خاص را انجام می دهد.

داده ها: حقایق و/یا آماری که برای تجزیه و تحلیل گردآوری شده اند، اما لزوماً به گونه ای سازماندهی نشده اند که به آنها معنا بدهد. برای اطلاعات دیجیتال (نوعی که توسط کامپیوترها ذخیره می شود)، این داده ها معمولاً اعداد ذخیره شده در کد باینری هستند که به صورت رشته های صفر و یک نمایش داده می شوند.

مهندس برق: مهندسي كه تجهيزات الكتريكي را طراحي، مي سازد يا آناليز مي كند.

برق: جریانی از بار که معمولاً از حرکت ذرات با بار منفی به نام الکترون حاصل می شود.

مهندسی: رشته تحصیلی که از ریاضیات و علوم برای حل مسائل عملی استفاده می کند. کسی که در این زمینه کار می کند به عنوان شناخته می شود یک مهندس.

مهندس محیط زیست: فردی که از علم برای مطالعه و حل مشکلات اکوسیستم ها – از جنگل گرفته تا بدن انسان – استفاده می کند.

یک معادله: در ریاضیات عبارتی است که دو کمیت مساوی هستند. در هندسه معمولاً از معادلات برای تعیین شکل منحنی یا سطح استفاده می شود.

زن: مربوط به زنان یا مربوط به زنان.

تمرکز: (در سلوک) نگاه کردن یا تمرکز شدید روی یک نقطه یا چیز خاص.

دبیرستان: مخفف مدرسه تمام شده. یک برنامه دانشگاهی که مدارک پیشرفته مانند مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا را ارائه می دهد. به این مدرسه فارغ التحصیل می گویند زیرا فقط پس از فارغ التحصیلی از کالج (معمولاً یک مدرک چهار ساله) شروع می شود.

گرمازدگی: بیماری خطرناکی که ممکن است در اثر قرار گرفتن طولانی مدت در معرض گرما ایجاد شود. علائم معمولاً شامل خشکی پوست و ضربان قلب سریع است. مبتلایان ممکن است احساس سرگیجه، حالت تهوع و گیجی نیز داشته باشند. گرمازدگی می تواند کشنده باشد.

دبیرستان: تعیین کلاس های 9 تا 12 در سیستم آموزش عمومی اجباری ایالات متحده. فارغ التحصیلان دبیرستان می توانند برای تحصیلات تکمیلی و پیشرفته به کالج ها درخواست دهند.

هیپوترمی: یک وضعیت پزشکی تهدید کننده زندگی که در آن دمای هسته (هسته) بدن به زیر 35 درجه سانتیگراد (95 درجه فارنهایت) می رسد. در زبان یونانی «hypo» به معنای زیر یا پایین‌تر از نرمال و «ترم» به معنای گرما است.

عمده: (در مطالعات) موضوعی که دانشجو به عنوان حوزه تمرکز خود در کالج انتخاب می کند، مانند: شیمی، ادبیات انگلیسی، آلمانی، روزنامه نگاری، پیش پزشکی، مهندسی برق یا آموزش ابتدایی.

وضعیت پاندمی: شیوع بیماری که بخش بزرگی از جمعیت را در تقریباً یا بیشتر نقاط جهان تحت تأثیر قرار می دهد.

ادراک: حالت آگاهی از چیزی – یا فرآیند آگاهی از چیزی – از طریق استفاده از حواس.

Ph.D: (به عنوان دکترا نیز شناخته می شود) نوعی مدرک پیشرفته که توسط دانشگاه ها – معمولاً پس از پنج یا شش سال تحصیل – برای کارهایی که دانش جدیدی ایجاد می کند ارائه می شود. افراد تنها پس از تکمیل مدرک دانشگاهی (برنامه ای که معمولاً چهار سال طول می کشد) واجد شرایط شروع این نوع تحصیلات تکمیلی هستند.

سیاست: یک طرح، دستورالعمل های بیان شده، یا قوانین عمل مورد توافق برای اعمال در شرایط خاص خاص. به عنوان مثال، یک مدرسه ممکن است سیاستی در مورد زمان مجاز بودن روزهای برفی یا تعداد غیبت های موجه برای دانش آموز در یک سال مشخص داشته باشد.

خطر: شانس یا احتمال ریاضی که اتفاق بدی بیفتد. برای مثال، قرار گرفتن در معرض اشعه، خطر ابتلا به سرطان را به همراه دارد. یا خود خطر – یا خطر. (مثلا: از جمله خطرات سرطانی که افراد با آن مواجه هستند، تشعشعات و آب آشامیدنی آلوده به آرسنیک است.)

فوت کردن، دمیدن: (در زیست شناسی و پزشکی) وضعیتی که در آن جریان خون به قسمتی از مغز متوقف می شود یا به مغز نشت می کند.

پایدار: (n. پایداری) صفتی که استفاده از منابع را به گونه ای توصیف می کند که در آینده در دسترس خواهند بود.

سیستم: شبکه ای از قطعات که برای دستیابی به عملکردی با هم کار می کنند. به عنوان مثال، خون، عروق و قلب اجزای اصلی سیستم گردش خون بدن انسان هستند. به طور مشابه، قطارها، سکوها، ریل ها، علائم راهنمایی و رانندگی و پل های هوایی از جمله اجزای بالقوه سیستم ریلی کشور هستند. سیستم حتی می‌تواند برای فرآیندها یا ایده‌هایی که بخشی از برخی روش‌ها یا مجموعه‌ای از رویه‌های سفارشی برای انجام یک کار هستند اعمال شود.

ترموستات: یک سنسور دما که به سیستم اجازه می دهد از زمان نیاز به تغییر – گرمایش یا سرمایش مطلع شود.

ابزار: شیئی که شخص یا حیوان دیگری می سازد یا به دست می آورد و سپس برای رسیدن به هدفی مانند رسیدن به غذا، حفاظت یا رزق از آن استفاده می کند.

منحصر بفرد: چیزی که شبیه هیچ چیز دیگری نیست. منحصر بفرد.